معنی فارسی semisolid
B1نیمه‌جامد، حالتی از ماده که نه کاملاً مایع است و نه کاملاً جامد و دارای ویژگی‌های هر دو حالت است.
Having a consistency between solid and liquid; not completely solid but not completely liquid.
- noun
- adjective
noun
معنی(noun):
Any substance with such properties.
adjective
معنی(adjective):
Having properties that partially resemble those of a solid; having properties between those of a solid and those of a liquid.
example
معنی(example):
اسلایم یک حالت نیمه‌جامد بود که به راحتی می‌توانست شکل بگیرد.
مثال:
The slime was a semisolid that could be easily shaped.
معنی(example):
این ماده در دمای اتاق نیمه‌جامد است اما زمانی که گرم شود، مایع می‌شود.
مثال:
The material is semisolid at room temperature but becomes liquid when heated.
معنی فارسی کلمه semisolid
:
نیمه‌جامد، حالتی از ماده که نه کاملاً مایع است و نه کاملاً جامد و دارای ویژگی‌های هر دو حالت است.
