معنی فارسی semistimulating
B1نیمهتحریککننده به چیزی اطلاق میشود که تا حدودی انگیزشی است اما به اندازه کافی قوی نیست.
Describes something that is somewhat stimulating but not very strongly so.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
سخنرانی نیمهتحریککننده بود اما میتوانست جذابتر باشد.
مثال:
The lecture was semistimulating but could have been more engaging.
معنی(example):
او کتاب را نیمهتحریککننده و نه چندان جالب یافت.
مثال:
He found the book semistimulating and not very interesting.
معنی فارسی کلمه semistimulating
:
نیمهتحریککننده به چیزی اطلاق میشود که تا حدودی انگیزشی است اما به اندازه کافی قوی نیست.