معنی فارسی semitraditional
B1سبک یا ویژگیهایی که بخشی از سنت را حفظ میکند، اما با عناصر جدید ترکیب شده است.
Partly traditional; incorporating aspects of tradition while integrating newer influences.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این جشن بهعنوان جشنوارهای نیمهسنتی توصیف شد که آداب و رسوم قدیمی را با عناصر مدرن ترکیب میکند.
مثال:
The festival was described as semitraditional, blending old customs with modern elements.
معنی(example):
لباس او طراحیهای نیمهسنتی داشت که به هر دو گروه جوان و پیر جذاب بود.
مثال:
Her dress had semitraditional designs that appealed to both young and old.
معنی فارسی کلمه semitraditional
:
سبک یا ویژگیهایی که بخشی از سنت را حفظ میکند، اما با عناصر جدید ترکیب شده است.