معنی فارسی semivalvate
B1نیمهقفل به موجوداتی اطلاق میشود که دارای قفلهای جزئی یا ناکامل هستند.
Partially valved; refers to organisms with incomplete valves.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
صدف به دلیل داشتن دریچههای جزئی به عنوان نیمهقفل توصیف شد.
مثال:
The shell was described as semivalvate due to its partial valves.
معنی(example):
در بیولوژی، موجودات نیمهقفل میتوانند صدفهای خود را جزئی باز کنند.
مثال:
In biology, semivalvate organisms can open their shells partially.
معنی فارسی کلمه semivalvate
:
نیمهقفل به موجوداتی اطلاق میشود که دارای قفلهای جزئی یا ناکامل هستند.