معنی فارسی semple
A2ساده، بیپیرایه، چیزی که پیچیده نیست یا نیاز به توضیحات زیاد ندارد.
Simple; lacking in complexity or intricacy.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ساختار ساده پروژه آن را راحت کرد تا دنبال شود.
مثال:
The semple structure of the project made it easy to follow.
معنی(example):
او توضیح سادهای از موضوع در کلاس ارائه داد.
مثال:
He gave a semple explanation of the topic in class.
معنی فارسی کلمه semple
:
ساده، بیپیرایه، چیزی که پیچیده نیست یا نیاز به توضیحات زیاد ندارد.