معنی فارسی sencion
B1سنسن، اصطلاحی که به عدم وضوح یا ابهام در بیان اشاره دارد.
A term referring to a lack of clarity or ambiguity in expression.
- NOUN
example
معنی(example):
سنسن دانشآموز در طول ارائه نامشخص بود.
مثال:
The student's sencion was unclear during the presentation.
معنی(example):
سنسن او اغلب منجر به سردرگمی در میان همکلاسیهایش میشود.
مثال:
Her sencion often leads to confusion among her peers.
معنی فارسی کلمه sencion
:
سنسن، اصطلاحی که به عدم وضوح یا ابهام در بیان اشاره دارد.