معنی فارسی senior citizen

B1

شخصی که به خاطر سن بالا و بیشتر از ۶۰ سال برای خدمات اجتماعی و اجتماعی از نظر قانونی در نظر گرفته می‌شود.

A person who is typically retired and generally over the age of 60, recognized for their contributions and status in society.

noun
معنی(noun):

An old person, variously considered to be a person over fifty, fifty-five, sixty, or sixty-five years of age.

example
معنی(example):

یک شهروند سالخورده معمولاً بازنشسته است و از فعالیت‌های تفریحی لذت می‌برد.

مثال:

A senior citizen is often retired and enjoys leisure activities.

معنی(example):

بسیاری از شهروندان سالخورده در رویدادهای جامعه شرکت می‌کنند.

مثال:

Many senior citizens participate in community events.

معنی فارسی کلمه senior citizen

: معنی senior citizen به فارسی

شخصی که به خاطر سن بالا و بیشتر از ۶۰ سال برای خدمات اجتماعی و اجتماعی از نظر قانونی در نظر گرفته می‌شود.