معنی فارسی seniory

B1

سالمندی به مفهومی می‌پردازد که به سن و تجربه بیشتر اشاره می‌کند و می‌تواند در تصمیم‌گیری و رهبری مفید باشد.

The quality of being senior; having more years, experience, or higher position than others.

example
معنی(example):

سالمندی او در سبک رهبری‌اش مشهود بود.

مثال:

Her seniory was evident in her leadership style.

معنی(example):

سالمندی می‌تواند تجربه‌ای به یک تیم بیاورد.

مثال:

Seniory can bring experience to a team.

معنی فارسی کلمه seniory

: معنی seniory به فارسی

سالمندی به مفهومی می‌پردازد که به سن و تجربه بیشتر اشاره می‌کند و می‌تواند در تصمیم‌گیری و رهبری مفید باشد.