معنی فارسی sensexes

B1

حواس، ابزارهای فیزیولوژیکی که به ما کمک می‌کنند تا محیط خود را احساس کنیم.

A playful plural term for senses, referring to the physiological faculties through which we perceive stimuli.

example
معنی(example):

حواس بدن ما به ما اجازه می‌دهند تا جهان اطراف خود را درک کنیم.

مثال:

The sensexes of the body allow us to perceive the world around us.

معنی(example):

حواس مختلف می‌توانند تحت تأثیر محرک‌های مختلف قرار گیرند.

مثال:

Different sensexes can be affected by various stimuli.

معنی فارسی کلمه sensexes

: معنی sensexes به فارسی

حواس، ابزارهای فیزیولوژیکی که به ما کمک می‌کنند تا محیط خود را احساس کنیم.