معنی فارسی sensist
B1سنسیست، فردی که بر این باور است که تجربیات حسی منبع اصلی و معتبر برای شناخت و دانش هستند.
A person who advocates the doctrine that knowledge is derived from sensory experience.
- NOUN
example
معنی(example):
یک سنسیست معتقد است که تجربیات حسی منبع اصلی دانش هستند.
مثال:
A sensist believes that sensory experiences are the primary source of knowledge.
معنی(example):
سنسیستها به رویکردهای عقلگرایانه به دانش اعتراض میکنند.
مثال:
Sensists argue against rationalist approaches to knowledge.
معنی فارسی کلمه sensist
:
سنسیست، فردی که بر این باور است که تجربیات حسی منبع اصلی و معتبر برای شناخت و دانش هستند.