معنی فارسی sensor

A2 /ˈsɛn.sɚ/

حسگر به معنای یک دستگاه یا ابزاری است که به شناسایی و اندازه‌گیری یک نوع خاص از محرک‌ها می‌پردازد.

A device that detects or measures a physical property and converts it into a signal.

noun
معنی(noun):

A device or organ that detects certain external stimuli and responds in a distinctive manner.

example
معنی(example):

حسگر دود بلافاصله آتش‌نشانی را مطلع کرد.

مثال:

The smoke sensor alerted the fire department immediately.

معنی(example):

بسیاری از گوشی‌های هوشمند حسگری دارند که سطح نور را تشخیص می‌دهد.

مثال:

Many smartphones have a sensor that detects light levels.

معنی فارسی کلمه sensor

: معنی sensor به فارسی

حسگر به معنای یک دستگاه یا ابزاری است که به شناسایی و اندازه‌گیری یک نوع خاص از محرک‌ها می‌پردازد.