معنی فارسی sensories

B1

حس‌ها، جنبه‌های ادراکی انسان شامل بینایی، شنوایی، و غیره را توصیف می‌کنند.

Relating to the senses; the perceptual experiences of humans.

example
معنی(example):

هنرمند از حس‌ها برای ایجاد یک محیط فراگیر استفاده کرد.

مثال:

The artist used sensories to create an immersive environment.

معنی(example):

حس‌های مختلف می‌توانند به شدت بر روحیه ما تأثیر بگذارند.

مثال:

Different sensories can influence our mood greatly.

معنی فارسی کلمه sensories

: معنی sensories به فارسی

حس‌ها، جنبه‌های ادراکی انسان شامل بینایی، شنوایی، و غیره را توصیف می‌کنند.