معنی فارسی sensors
B1حسگرها ابزارهایی هستند که می‌توانند تغییرات فیزیکی یا محیطی را تشخیص دهند.
Devices that detect and respond to physical stimuli, converting them into signals for further processing.
- noun
noun
معنی(noun):
A device or organ that detects certain external stimuli and responds in a distinctive manner.
example
معنی(example):
این خودرو به حسگرهایی برای تشخیص موانع مجهز است.
مثال:
The car is equipped with sensors to detect obstacles.
معنی(example):
حسگرها می‌توانند دما و رطوبت را به‌صورت لحظه‌ای کنترل کنند.
مثال:
Sensors can monitor temperature and humidity in real-time.
معنی فارسی کلمه sensors
:
حسگرها ابزارهایی هستند که می‌توانند تغییرات فیزیکی یا محیطی را تشخیص دهند.
