معنی فارسی sentenced
B1 /ˈsɛntənst/محکوم بودن به معنای اتخاذ تصمیم قانونی است که در آن یک قاضی برای شخصی که مرتکب جرم شده است، مجازات تعیین می‌کند.
The act of declaring a punishment for a person convicted of a crime by a judge.
- verb
verb
معنی(verb):
To declare a sentence on a convicted person; to doom; to condemn to punishment.
مثال:
The judge sentenced the embezzler to ten years in prison, along with a hefty fine.
معنی(verb):
To decree or announce as a sentence.
معنی(verb):
To utter sententiously.
example
معنی(example):
او به پنج سال حبس به خاطر دزدی محکوم شد.
مثال:
He was sentenced to five years in prison for theft.
معنی(example):
قاضی پس از محاکمه طولانی، مجرم را محکوم کرد.
مثال:
The judge sentenced the criminal after a lengthy trial.
معنی فارسی کلمه sentenced
:
محکوم بودن به معنای اتخاذ تصمیم قانونی است که در آن یک قاضی برای شخصی که مرتکب جرم شده است، مجازات تعیین می‌کند.
