معنی فارسی sentried

B1

در حالت نگهبانی، به معنای محافظت و ایجاد امنیت در یک مکان.

To have been guarded or protected against intrusions.

example
معنی(example):

منطقه نگهبانی شد تا از دسترسی غیرمجاز جلوگیری شود.

مثال:

The area was sentried to prevent unauthorized access.

معنی(example):

آنها در طول درگیری مرزها را نگهبانی کردند.

مثال:

They sentried the borders during the conflict.

معنی فارسی کلمه sentried

: معنی sentried به فارسی

در حالت نگهبانی، به معنای محافظت و ایجاد امنیت در یک مکان.