معنی فارسی separation order
B2دستور جدایی، حکمی قانونی که به لحاظ ایمنی افراد را از یکدیگر جدا میکند.
A legal directive issued by a court to separate individuals, often for protection.
- NOUN
example
معنی(example):
دادگاه یک دستور جدایی برای جدا نگه داشتن طرفین صادر کرد.
مثال:
The court issued a separation order to keep the parties apart.
معنی(example):
دستور جدایی در موارد خشونت خانگی میتواند بسیار حائز اهمیت باشد.
مثال:
A separation order can be crucial in domestic violence situations.
معنی فارسی کلمه separation order
:
دستور جدایی، حکمی قانونی که به لحاظ ایمنی افراد را از یکدیگر جدا میکند.