معنی فارسی separatrix

C1

خط یا منحنی‌ای که نقاط متفاوت یک سیستم دینامیکی را از یکدیگر جدا می‌کند.

A line or curve that separates two different dynamic behaviors in a system.

example
معنی(example):

جداکننده در سیستم‌های دینامیکی اهمیت دارد.

مثال:

The separatrix is important in dynamical systems.

معنی(example):

درک جداکننده به پیش‌بینی رفتار سیستم کمک می‌کند.

مثال:

Understanding the separatrix helps in predicting system behavior.

معنی فارسی کلمه separatrix

: معنی separatrix به فارسی

خط یا منحنی‌ای که نقاط متفاوت یک سیستم دینامیکی را از یکدیگر جدا می‌کند.