معنی فارسی septangled

B1

صفتی که به شکل یا طراحی اشاره دارد که دارای هفت ضلع است.

Describing something that is shaped like a septangle.

example
معنی(example):

اثر هنری دارای طراحی سپتانگل است.

مثال:

The artwork features a septangled design.

معنی(example):

تتو او شامل یک الگوی سپتانگل بود.

مثال:

His tattoo included a septangled pattern.

معنی فارسی کلمه septangled

: معنی septangled به فارسی

صفتی که به شکل یا طراحی اشاره دارد که دارای هفت ضلع است.