معنی فارسی sepulchrally
B1به شکلی عمیق و مرتبط با قبر یا مرگ، به ویژه از نظر تزئین و احساس.
In a manner that is suggestive of a tomb or burial; dark and somber.
- ADVERB
example
معنی(example):
اتاق با تزئینات سپولکرال به طرز عجیبی ترسناک و غمانگیز بود.
مثال:
The sepulchrally decorated room felt eerie and somber.
معنی(example):
هنر او با تم سپولکرال، ماهیت از دست دادن را به تصویر کشید.
مثال:
Her sepulchrally themed art captured the essence of loss.
معنی فارسی کلمه sepulchrally
:
به شکلی عمیق و مرتبط با قبر یا مرگ، به ویژه از نظر تزئین و احساس.