معنی فارسی sepulchred
B1مدفون شده، به وضعیتی که در آن یک شخص یا شی در یک مقبره دفن شده است، اطلاق میشود.
Buried; entombed.
- verb
verb
معنی(verb):
To place in a sepulchre.
example
معنی(example):
بقایای مدفون شده پس از سالها کشف شد.
مثال:
The sepulchred remains were discovered after many years.
معنی(example):
تاریخنگاران آثار مدفون شده را برای سرنخهایی درباره گذشته مطالعه کردند.
مثال:
Historians studied the sepulchred artifacts for clues about the past.
معنی فارسی کلمه sepulchred
:
مدفون شده، به وضعیتی که در آن یک شخص یا شی در یک مقبره دفن شده است، اطلاق میشود.