معنی فارسی sequential
B1مرتبط با ترتیب و توالی است، به طوری که یک کار بعد از کار دیگر انجام میشود.
Relating to a sequence or order where things follow one after another.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Succeeding or following in order
example
معنی(example):
مراحل دنبالهای در دستور پخت به راحتی قابل دنبال کردن هستند.
مثال:
The sequential steps in the recipe are easy to follow.
معنی(example):
در برنامهنویسی، اجرای دنبالهای تضمین میکند که دستورات به ترتیب یکی پس از دیگری پردازش شوند.
مثال:
In programming, sequential execution ensures that statements are processed one after the other.
معنی فارسی کلمه sequential
:
مرتبط با ترتیب و توالی است، به طوری که یک کار بعد از کار دیگر انجام میشود.