معنی فارسی sequently

B1

به صورت توالی، یکی پس از دیگری.

In a sequence; following one after another.

example
معنی(example):

او از کالج فارغ‌التحصیل شد و به‌طور توالی کارش را آغاز کرد.

مثال:

He graduated from college and sequently started his career.

معنی(example):

رویدادها به‌طور توالی پیش آمدند و به نتیجه‌ای هیجان‌انگیز منجر شدند.

مثال:

The events unfolded sequently, leading to an exciting conclusion.

معنی فارسی کلمه sequently

: معنی sequently به فارسی

به صورت توالی، یکی پس از دیگری.