معنی فارسی seraskier
B2سرِسالار، عنوانی نظامی در امپراتوری عثمانی برای فرماندهان.
A military title historically used in the Ottoman Empire for high-ranking commanders.
- noun
noun
معنی(noun):
A commander in the Ottoman Empire.
example
معنی(example):
سرِسالار در طول درگیری فرمانده نیروهای محلی بود.
مثال:
The seraskier commanded the local forces during the conflict.
معنی(example):
از نظر تاریخی، سرِسالار قدرت نظامی قابل توجهی داشت.
مثال:
Historically, a seraskier held significant military power.
معنی فارسی کلمه seraskier
:
سرِسالار، عنوانی نظامی در امپراتوری عثمانی برای فرماندهان.