معنی فارسی serement

B1

پیمان، قول یا تعهدی که فرد به دیگران می‌دهد.

An oath or promise made by someone.

example
معنی(example):

او قول داد که همیشه حقیقت را بگوید.

مثال:

He made a serement to always tell the truth.

معنی(example):

این پیمان الزام‌آور بود و نمی‌توانست شکسته شود.

مثال:

The serement was binding and could not be broken.

معنی فارسی کلمه serement

: معنی serement به فارسی

پیمان، قول یا تعهدی که فرد به دیگران می‌دهد.