معنی فارسی serenate

B1

سرودخوانی، به معنای خواندن آهنگ برای کسی به طور عاشقانه.

To sing a serenade to someone, usually with romantic intentions.

example
معنی(example):

او تصمیم گرفت تا او را به عنوان یک حرکت عاشقانه سرود بخواند.

مثال:

He decided to serenate her as a romantic gesture.

معنی(example):

آنها برنامه‌ریزی کردند تا در کنسرت فضای باز سرود بخوانند.

مثال:

They plan to serenate at the outdoor concert.

معنی فارسی کلمه serenate

: معنی serenate به فارسی

سرودخوانی، به معنای خواندن آهنگ برای کسی به طور عاشقانه.