معنی فارسی sereno
B1آرام و بیسروصدا، به خصوص در مورد شرایط آب و هوا.
Calm and tranquil, especially referring to weather conditions.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
آسمان آرام بود، پایان بینظیری برای روز.
مثال:
The sky was sereno, a perfect end to the day.
معنی(example):
او پس از گذراندن بعدازظهر در کنار دریاچه احساس آرامش داشت.
مثال:
He felt sereno after spending the afternoon by the lake.
معنی فارسی کلمه sereno
:
آرام و بیسروصدا، به خصوص در مورد شرایط آب و هوا.