معنی فارسی serpentary

B2

مارشناسی به مطالعه مارها و رفتارهای مرتبط با آنها اشاره دارد.

The study or practice related to serpents or snakes.

example
معنی(example):

مطالعه شیوه‌های مارشناسی برای زیست شناسان جذاب است.

مثال:

The study of serpentary practices is fascinating for biologists.

معنی(example):

در فرهنگ‌های باستانی، مراسم مارشناسی رایج بود.

مثال:

In ancient cultures, serpentary rituals were common.

معنی فارسی کلمه serpentary

: معنی serpentary به فارسی

مارشناسی به مطالعه مارها و رفتارهای مرتبط با آنها اشاره دارد.