معنی فارسی serpentined
B1عبارت 'مارپیچ' به معنای پیچ و خم خوردن یا حرکت به سمت جلو به شکلی پیچیده است.
To move in a winding or twisting manner.
- verb
verb
معنی(verb):
To serpentize; to turn or bend; to meander.
example
معنی(example):
جاده در میان تپهها به شکل مارپیچ در آمد.
مثال:
The road serpentined through the hills.
معنی(example):
وقتی که جویبار به شکل مارپیچ در آمد، قوسهای زیبایی ایجاد کرد.
مثال:
As the stream serpentined, it created beautiful bends.
معنی فارسی کلمه serpentined
:
عبارت 'مارپیچ' به معنای پیچ و خم خوردن یا حرکت به سمت جلو به شکلی پیچیده است.