معنی فارسی serpentinize
B1عمل تغییر یک سنگ معدنی به سرپنتینیت از طریق حرارت و فشار، معمولاً در شرایط زمین‌شناسی خاص.
To undergo a transformation whereby minerals in the rock convert into serpentine under heat and pressure.
- verb
verb
معنی(verb):
To convert (another magnesium silicate mineral) into serpentine
example
معنی(example):
برای سرپنتینته کردن سنگ، حرارت و فشار در طول زمان به آن وارد می‌شود.
مثال:
To serpentinize the rock, heat and pressure are applied over time.
معنی(example):
زمین‌شناسان بررسی می‌کنند که چگونه سنگ‌ها در شرایط خاص می‌توانند سرپنتینته شوند.
مثال:
Geologists study how rocks can serpentinize under specific conditions.
معنی فارسی کلمه serpentinize
:
عمل تغییر یک سنگ معدنی به سرپنتینیت از طریق حرارت و فشار، معمولاً در شرایط زمین‌شناسی خاص.
