معنی فارسی serpiginously

B1

به صورت مارپیچی یا در حال پیچ خوردن، معمولاً به توصیف رشد گیاهان اطلاق می‌شود.

In a twisting or spiraling manner, often used to describe the growth of plants.

example
معنی(example):

گیاه به صورت مارپیچی در کنار دریاچه رشد کرد.

مثال:

The plant grew serpiginously along the edge of the lake.

معنی(example):

آنها متوجه شدند که پیچک‌ها به صورت مارپیچی در باغ پیچ خورده‌اند.

مثال:

They noticed how the vines twisted serpiginously through the garden.

معنی فارسی کلمه serpiginously

: معنی serpiginously به فارسی

به صورت مارپیچی یا در حال پیچ خوردن، معمولاً به توصیف رشد گیاهان اطلاق می‌شود.