معنی فارسی service animals
B1حیوانات خدمت‌گذار، حیواناتی که به طور خاص برای کمک به افراد دارای معلولیت‌ها آموزش داده شده‌اند.
Animals that are specifically trained to assist individuals with disabilities in performing everyday tasks.
- noun
noun
معنی(noun):
Any animal fulfilling the role of a service dog.
example
معنی(example):
حیوانات خدمت‌گذار به افراد دارای معلولیت در انجام وظایف روزمره کمک می‌کنند.
مثال:
Service animals help people with disabilities perform daily tasks.
معنی(example):
برخی از حیوانات خدمت‌گذار برای کمک به افراد دارای ناتوانی بینایی آموزش داده می‌شوند.
مثال:
Some service animals are trained to assist individuals with visual impairments.
معنی فارسی کلمه service animals
:
حیوانات خدمت‌گذار، حیواناتی که به طور خاص برای کمک به افراد دارای معلولیت‌ها آموزش داده شده‌اند.
