معنی فارسی servicer
B1سرویسدهنده به شخصی اطلاق میشود که مسئولیت ارائه خدمات و تعمیر وسایل را دارد.
A person or company responsible for providing maintenance or services.
- noun
noun
معنی(noun):
One who services a loan or other obligation, by collecting receivables and carrying out related actions such as enforcement
example
معنی(example):
سرویسدهنده اطمینان حاصل میکند که تمام تجهیزات به خوبی کار میکنند.
مثال:
The servicer ensures that all equipment is functioning well.
معنی(example):
یک سرویسدهنده میتواند در نگهداری مناسب وسیله نقلیه شما کمک کند.
مثال:
A servicer can help maintain your vehicle properly.
معنی فارسی کلمه servicer
:
سرویسدهنده به شخصی اطلاق میشود که مسئولیت ارائه خدمات و تعمیر وسایل را دارد.