معنی فارسی servo
B2 [ˈsɝ.voʊ]سروو، یک دستگاه کنترلکننده حرکتی است که معمولاً در روباتیک و ماشینآلات استفاده میشود.
A motor that allows for precise control of angular or linear position.
- noun
- verb
noun
معنی(noun):
A servomechanism or servomotor.
verb
معنی(verb):
To control by means of a servocontrol
example
معنی(example):
ربات از یک سروو برای کنترل حرکت خود استفاده کرد.
مثال:
The robot used a servo to control its movement.
معنی(example):
سرووها اجزاء اساسی در بسیاری از انواع ماشینآلات هستند.
مثال:
Servos are essential components in many types of machinery.
معنی فارسی کلمه servo
:
سروو، یک دستگاه کنترلکننده حرکتی است که معمولاً در روباتیک و ماشینآلات استفاده میشود.