معنی فارسی sesquiquintile
B1معیاری که دادهها را به پنج بخش تقسیم میکند و کمک به شناسایی تقسیم بالای ۲۰٪ میدهد.
A measure that divides a dataset into five equal parts, particularly to identify the top 20%.
- OTHER
example
معنی(example):
پنجماهه به شناسایی بالاترین ۲۰٪ امتیازها در یک مجموعه داده کمک میکند.
مثال:
The sesquiquintile helps identify the top 20% of scores in a dataset.
معنی(example):
آمارگران معمولاً از پنجماههها برای تجزیه و تحلیل عملکرد استفاده میکنند.
مثال:
Statisticians often use sesquiquintiles for performance analysis.
معنی فارسی کلمه sesquiquintile
:
معیاری که دادهها را به پنج بخش تقسیم میکند و کمک به شناسایی تقسیم بالای ۲۰٪ میدهد.