معنی فارسی set-ones-heart-at-rest

B1

آرام کردن دل یا ذهن کسی و رهایی از نگرانی‌ها و دلواپسی‌ها.

To calm someone’s fears or anxiety, assuring them that things will be fine.

example
معنی(example):

او به آرامی صحبت کرد تا قلب او را آرام کند.

مثال:

She spoke softly to set his heart at rest.

معنی(example):

برای آرام کردن ذهن او، به او اطمینان داد که همه چیز خوب خواهد بود.

مثال:

To set her mind at rest, he assured her everything would be fine.

معنی فارسی کلمه set-ones-heart-at-rest

: معنی set-ones-heart-at-rest به فارسی

آرام کردن دل یا ذهن کسی و رهایی از نگرانی‌ها و دلواپسی‌ها.