معنی فارسی set-your-sights-on
B1به دنبال چیزی بودن، هدفگذاری کردن و بر روی آن تمرکز کردن.
To decide to pursue or aim for something important
- IDIOM
example
معنی(example):
او تصمیم گرفت به شغف در پزشکی چشم بدوزد.
مثال:
She decided to set her sights on a career in medicine.
معنی(example):
پس از جلسه، او تصمیم گرفت به دستیابی به اهدافش تمرکز کند.
مثال:
After the meeting, he set his sights on achieving his goals.
معنی فارسی کلمه set-your-sights-on
:
به دنبال چیزی بودن، هدفگذاری کردن و بر روی آن تمرکز کردن.