معنی فارسی settable
B1قابل چیدن یا تنظیم، به چیزی اشاره دارد که میتواند تنظیم یا برپا شود.
Capable of being set or arranged.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
میتوان میز را برای شش نفر چید.
مثال:
The table is settable for six people.
معنی(example):
این دستگاه بر اساس سلیقه کاربر قابل تنظیم است.
مثال:
This device is settable according to the user's preferences.
معنی فارسی کلمه settable
:
قابل چیدن یا تنظیم، به چیزی اشاره دارد که میتواند تنظیم یا برپا شود.