معنی فارسی settle a score
B1تسویه حساب، در زمینهای استفاده میشود که کسی میخواهد انتقامی از کسی بگیرد یا موضوعی را حل و فصل کند.
To resolve a grievance or seek revenge, often over past conflicts.
- IDIOM
example
معنی(example):
او میخواست با رقیب قدیمیاش تسویه حساب کند.
مثال:
He wanted to settle a score with his old rival.
معنی(example):
آنها پس از سالها درگیری، سرانجام تسویه حساب کردند.
مثال:
They finally settled a score after years of conflict.
معنی فارسی کلمه settle a score
:
تسویه حساب، در زمینهای استفاده میشود که کسی میخواهد انتقامی از کسی بگیرد یا موضوعی را حل و فصل کند.