معنی فارسی severalness
B1حالت یا کیفیت چندگانه بودن، تنوع و تعدد.
The quality of being several or diverse in nature.
- NOUN
example
معنی(example):
چندگانه بودن گزینهها انتخابهای بهتری ارائه داد.
مثال:
The severalness of options provided better choices.
معنی(example):
در جلسه، چندگانه بودن دیدگاهها مورد تقدیر قرار گرفت.
مثال:
In the meeting, the severalness of perspectives was appreciated.
معنی فارسی کلمه severalness
:
حالت یا کیفیت چندگانه بودن، تنوع و تعدد.