معنی فارسی sex-hungry
B2تشنگی شدید برای روابط جنسی یا تمایل بالای جنسی، به ویژه در شرایط خاص.
Having a strong desire for sexual activity.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او پس از یک دوره طولانی از انزوا، به سمت نزدیکی جنسی تمایل پیدا کرد.
مثال:
He became sex-hungry after a long period of isolation.
معنی(example):
شخصیت در رمان به عنوان فردی با عطش جنسی توصیف شده بود.
مثال:
The character in the novel was portrayed as sex-hungry.
معنی فارسی کلمه sex-hungry
:
تشنگی شدید برای روابط جنسی یا تمایل بالای جنسی، به ویژه در شرایط خاص.