معنی فارسی sexuous
B2دارای ویژگیهای جذاب و جنسی، برای اشاره به اشیاء یا رفتارها که حالت جذابیت جنسی دارند.
Having a sensual quality; sexually appealing.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این اثر هنری ویژگی جنسی داشت که بینندگان را مجذوب کرد.
مثال:
The art piece had a sexuous quality that intrigued the viewers.
معنی(example):
رقص جنسی او همه را در مهمانی مجذوب کرد.
مثال:
Her sexuous dance captivated everyone at the party.
معنی فارسی کلمه sexuous
:
دارای ویژگیهای جذاب و جنسی، برای اشاره به اشیاء یا رفتارها که حالت جذابیت جنسی دارند.