معنی فارسی sfree

B1

سفری، حالتی که در آن قوانین یا محدودیت‌های خاصی وجود ندارد و آزادی عمل وجود دارد.

A state where there are no specific laws or restrictions, allowing for freedom of action.

example
معنی(example):

پارک به صورت سفری است و به همه اجازه می‌دهد از آن لذت ببرند.

مثال:

The park is sfree, allowing everyone to enjoy.

معنی(example):

یک محیط سفری برای آرامش عمومی ضروری است.

مثال:

A sfree environment is essential for public relaxation.

معنی فارسی کلمه sfree

: معنی sfree به فارسی

سفری، حالتی که در آن قوانین یا محدودیت‌های خاصی وجود ندارد و آزادی عمل وجود دارد.