معنی فارسی shab

B2

شبی که معمولاً برای دور هم جمع شدن و به اشتراک گذاری داستان‌ها و موسیقی استفاده می‌شود.

An evening typically filled with gathering and sharing stories and music.

example
معنی(example):

ما معمولاً در شب برای جلسات شبانه جمع می‌شویم.

مثال:

We often gather at night for shab gatherings.

معنی(example):

یک شب شامل داستان‌ها و موسیقی است.

مثال:

A shab is an evening filled with stories and music.

معنی فارسی کلمه shab

: معنی shab به فارسی

شبی که معمولاً برای دور هم جمع شدن و به اشتراک گذاری داستان‌ها و موسیقی استفاده می‌شود.