معنی فارسی shabble
B1صدای بلند و شاد که به طور معمول برای ابراز شادی یا هیجان ایجاد میشود.
To make a joyful noise or clamor, often used in a playful context.
- VERB
example
معنی(example):
سگ با دیدن صاحبش شروع به شالبیدن کرد.
مثال:
The dog began to shabble excitedly at the sight of its owner.
معنی(example):
او وقتی خوشحال است، دوست دارد شالبید.
مثال:
He likes to shabble when he is happy.
معنی فارسی کلمه shabble
:
صدای بلند و شاد که به طور معمول برای ابراز شادی یا هیجان ایجاد میشود.