معنی فارسی shacklands
B2منظره یا منطقهای که در آن کلبههای زیادی وجود دارد، معمولاً با شرایط زندگی نامناسب.
An area characterized by many shacks, often indicating poverty or temporary housing.
- noun
noun
معنی(noun):
An unofficial urban settlement composed of shacks.
example
معنی(example):
هنرمند تصاویری از سرزمینهای ویران کلبهای کشیده است.
مثال:
The artist painted scenes of the desolate shacklands.
معنی(example):
بسیاری از مردم در زمینهای کلبهای در حاشیه شهر زندگی میکنند.
مثال:
Many people live in shacklands on the outskirts of the city.
معنی فارسی کلمه shacklands
:
منظره یا منطقهای که در آن کلبههای زیادی وجود دارد، معمولاً با شرایط زندگی نامناسب.