معنی فارسی shadowly

B2

سایه‌وار به وضعیتی اطلاق می‌شود که مرتبط با سایه‌ها یا احساسات تاریک است.

Of, relating to, or resembling a shadow; often connoting mystery.

example
معنی(example):

شخصیت سایه‌وار با ظرافتی در شب حرکت کرد.

مثال:

The shadowly figure moved gracefully through the night.

معنی(example):

در گوشه‌های سایه‌وار اتاق، رازها باقی مانده بود.

مثال:

In the shadowly corners of the room, secrets lingered.

معنی فارسی کلمه shadowly

: معنی shadowly به فارسی

سایه‌وار به وضعیتی اطلاق می‌شود که مرتبط با سایه‌ها یا احساسات تاریک است.