معنی فارسی shale
B2 /ʃeɪl/شیل، سنگی رسوبی که معمولاً نازک و لایهلایه است و میتواند ذخایر نفت و گاز را در خود داشته باشد.
A sedimentary rock that is typically thin and layered, which can contain fossil fuels.
- noun
- verb
noun
معنی(noun):
A shell or husk; a cod or pod.
معنی(noun):
A fine-grained sedimentary rock of a thin, laminated, and often friable, structure.
verb
معنی(verb):
To take off the shell or coat of.
example
معنی(example):
شیل نوعی سنگ است که میتواند نفت را در خود نگهدارد.
مثال:
Shale is a type of rock that can contain oil.
معنی(example):
زمینشناس لایههای شیل را برای شواهد فسیلی بررسی کرد.
مثال:
The geologist studied the shale layers for fossil evidence.
معنی فارسی کلمه shale
:
شیل، سنگی رسوبی که معمولاً نازک و لایهلایه است و میتواند ذخایر نفت و گاز را در خود داشته باشد.