معنی فارسی shallowbrain
B1شالوبین، اصطلاحی برای توصیف زمانی است که فرد به نظر میرسد بیفکر یا سطحی است.
A colloquial term for moments of thoughtlessness or superficiality.
- NOUN
example
معنی(example):
او اغلب در مورد لحظات شالوبین خود شوخی میکند.
مثال:
He often jokes about his shallowbrain moments.
معنی(example):
احساس شالوبین میتواند برای هر کسی زمانی که خسته است اتفاق بیفتد.
مثال:
Feeling shallowbrain can happen to anyone when they're tired.
معنی فارسی کلمه shallowbrain
:
شالوبین، اصطلاحی برای توصیف زمانی است که فرد به نظر میرسد بیفکر یا سطحی است.