معنی فارسی shamanize
B1شمن شدن، عمل استفاده از روشهای شمنی به منظور برقراری ارتباط با دنیای روحها.
To perform rituals or practices associated with a shaman.
- verb
verb
معنی(verb):
To act as a shaman; to perform the work of a shaman.
example
معنی(example):
گفته میشد که دکتر در طول مراسم شمن میشود.
مثال:
The healer was said to shamanize during the ritual.
معنی(example):
آنها تصمیم گرفتند تا تجربه را برای ارتباط بهتر شمن کنند.
مثال:
They decided to shamanize the experience for better connection.
معنی فارسی کلمه shamanize
:
شمن شدن، عمل استفاده از روشهای شمنی به منظور برقراری ارتباط با دنیای روحها.