معنی فارسی shamefaced
B2شرمنده و خجالتزده، به حالتی اطلاق میشود که شخص به خاطر کاری ناپسند احساس خجالت کند.
Feeling or showing embarrassment or shame.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Bashful, showing modesty or embarrassment.
معنی(adjective):
Ashamed, displaying shame, especially by blushing in the face.
example
معنی(example):
او وقتی متوجه اشتباهش شد، شرمنده به نظر میرسید.
مثال:
He was shamefaced when he realized his mistake.
معنی(example):
عذرخواهی شرمنده او صادقانه بود.
مثال:
Her shamefaced apology was sincere.
معنی فارسی کلمه shamefaced
:
شرمنده و خجالتزده، به حالتی اطلاق میشود که شخص به خاطر کاری ناپسند احساس خجالت کند.